تفاوت امامت و نبوت






نبوت و امامت دو منصب الهي اند كه از جانب خداوند به افراد برگزيده و شايسته اعطا مي شود تا واسطه ي فيض الهي به سوي مردم و هدايت آنان به كمال و سعادت باشند و نبي و امام به واسطه ي اين دو منصب الهي، داراي وظايف خاص و مقام و منزلت ويژه اي مي شوند.

تعريف نبوت و امامت

نبوت منصبي است از جانب خداوند كه پيام و دستوراتي را به وسيله ي وحي، از ناحيه ي خداوند دريافت كرده، آن را ابلاغ مي كند[1]؛ اما امامت، رياست و زعامت عمومي بر مردم در امور دين و دنياست.[2]

تفاوت نبوت و امامت

چنان چه از تعريف اين دو روشن شد، نبوت مقام دريافت وحي از جانب خداوند است كه اگر با مقام رسالت همراه شود، وظيفه ي ابلاغ و نشر احكام الهي به عامه ي مردم، به آن افزوده مي شود؛ ولي امامت مرحله ي اجراي عملي احكام شرع در جامعه است؛ يعني امام با بهره گرفتن از رياست عمومي بر مردم از طرف خداوند موظف به تشكيل جامعه ي اسلامي و پياده نمودن احكام شريعت است؛ به عبارت ديگر، امام علاوه بر ارايه ي طريق به مردم، موظف به رساندن آن ها به مطلوب هم هست.[3]
تفاوت ديگر در نوع ارتباط با خداوند است. در حديثي از امام باقر ـ عليه السلام ـ آمده: «نبي كسي است كه ملك را در خواب مي بيند و در بيداري صداي او را مي شنود، ولي خود او را نمي بيند؛ امّا امام صداي ملك را مي شنود ولي در خواب و بيداري او را نمي بيند».[4]

برتري امامت بر نبوت

بنا بر آن چه از آيات و روايات استفاده مي شود، مقام امامت برتر و بالاتر از مقام نبوت است. پاره اي از دلايل آن عبارت اند از:
1. در آيه اي كه در شأن حضرت ابراهيم نازل شده آمده: (وَ إِذِ ابْتَلي إِبْراهِـيمَ رَبُّهُ بِكَلِمات فَأَتَـمَّـهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِـي)؛[5] به خاطر بياوريد هنگامي را كه خداوند ابراهيم را با وسايل گوناگوني آزمود و او به خوبي از عهده‌ي آن ها بر آمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم.
روشن است كه اين مقام در اواخر عمر حضرت ابراهيم به او داده شده است؛ يعني زماني كه آن حضرت داراي مقام نبوت و رسالت بود. حال اگر مقام امامت برتر از نبوت نباشد، مزيّت و برتري براي او نبود و اين وعده ي الهي چيزي بر مقام او نمي افزود.
دليل اين كه مقام امامت در اواخر عمر آن حضرت و بعد از مقام نبوت و رسالت به او داده شد، يكي اين است كه آن حضرت در ادامه از خداوند مي خواهد كه از دودمانش نيز اماماني قرار دهد. و روشن است كه آن حضرت در اواخر عمر و پس از يأس و نااميدي از صاحب فرزند شدن، چنين درخواستي از خداوند نمود. دليل ديگر اين كه در آيه آمده: ابراهيم با كلماتي آزمايش شد و يكي از آزمايشات، ذبح اسماعيل بوده. اين اقدام براي ذبح اسماعيل، مسلماً همان امتحان آشكار است و ثابت شده كه حضرت اسماعيل در اواخر عمر حضرت ابراهيم به دنيا آمده است.
2. از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده كه فرمودند: «خداوند ابراهيم را بنده ي خاص خود قرار داد پيش از آن كه پيامبرش كند و او را به عنوان نبي انتخاب كرد پيش از آن كه او را رسول خود قرار دهد و او را رسول قرار داد، پيش از آن كه خليل خود قرار دهد و او را خليل خود قرار داد، پيش از آن كه امام قرار دهد. هنگامي كه همه ي اين مقامات در او جمع شد، به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم»[6]. بنا بر اين، آخرين سير تكاملي آن حضرت، امامت بوده كه خداوند بعد از نبوت به آن حضرت اعطا فرمود.
3. پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ به فاطمه ـ عليها السلام ـ فرمود: «اما ترضي ان الله عزوجل اطلع الي اهل الارض فاختار رجلين احد هما ابوك و الاخر بعلك»[7]؛ آيا راضي نمي شوي كه خداوند در ميان اهل زمين دو نفر را انتخاب كرد و برگزيد؛ يكي پدرت و ديگري همسرت علي عليه السلام ؟! پر واضح است كه حضرت علي ـ عليه السلام ـ نبي نبوده و با اين حال بر تمام پيامبران برتري داده شده است.

پى نوشتها:

[1] . الالهيات، ج 4، ص 121؛ الميزان، ج 1، ص 276؛ امامت و رهبري، ص 168.
[2] . تفسير البيضاوي، ج 1، ص 139.
[3] . نساء/ 59.
[4] . الميزان، ج 4، ص 401ـ387.
[5] . تفسير كبير، ج 10، ص 116.
[6] . ر.ك: اثبات الهداة، ج 1، ص 501؛ و ينابيع المودة، ص 495ـ494.
[7] . الميزان، ج 16، ص 313ـ309؛ 247ـ157؛ منشور جاويد، ج 5، ص 320ـ282.

منبع: فصلنامه ی صباح